۱۳۸۵ اردیبهشت ۹, شنبه

هدف مهمه!

شاید بتونم حالا یه خرده نفس بکشم. روزهای شلوغی بودن روزهای گذشته. خبرهای زیادی بودن که بچه ها به اندازه کافی دربارش نوشتن. اجازه حضور در استادیوم کلی سروصدا به پا کرد. خیلی ها سعی کردند با اشاره به اینکه "احمدی نژاد" اجازه داده، دست کمش بگیرن. ولی واقعیت اینه که فعالان زن در ایران تلاشی رو آغاز کردند و به نتیجه رسیدند. معلومه که بالاخره باید یه مقام دولتی این دستور رو می داد. ولی مهمترین بخش قضیه اینه که این دستور بعد از تلاشهای زیاد جنبش زنان بود. رفتن به استادیوم یک خواسته و مطالبه کوچیک بود ولی این روحیه رو به ما می ده که واسه بزرگتراش تلاشمون رو ادامه بدیم. هنوز خیلی راه مونده ولی موفقیتهای کوچیک هم مزه ی خودش رو داره و باعث می شه با انرژی بیشتر به جلو بریم. کاشکی همه ما به این باور برسیم که مهم رسیدن به موفقیته. سعی نکنیم با "انگ زدن" به هم دیگه تلاشهای هم رو دست کم بگیریم و انرژیهامون رو هدر بدیم.

۱۳۸۵ اردیبهشت ۱, جمعه

ما چی؟؟

- دیگه گندشو در اوردن با این لباس پوشیدنشون. یه خرده حالشو نو بگیرن خوبه.
- مگه خودتون زمان شاه مینی ژوپ نمی پوشیدین؟
- اونوقت جامعه فرق داشت. تازه مینی ژوپهای ما مثل مانتو های الان زننده نبود!
- یکی از اولین حقوق آدمها. حق آزادی پوششون.
- تو جامعه ای که همه به یه سری ارزشها اعتقاد دارند نمیشه که هر جوری خواستی لباس بپوشی.باید از قوانینی که اکثریت بهش رای دادن تبعیت کنی.
- پس آزادی فردی چی میشه؟
- این چیزا مال فرهنگ غربی نه ما. هرکی نمی تونه، بره اونجا زندگی کنه.

این یه مکالمه با کسی بود که ظاهرش مذهبی نیست. عین همین جملات گفته شد. بحث رو ادامه ندادم. فقط اینو فهمیدم که این آدما تعدادشون خیلی زیادتر از ماهاست. و نه خانواده شهدان نه چیزی. همین زنهای معمولی با لباسهای معمولی.

۱۳۸۵ فروردین ۳۰, چهارشنبه

استاد محترم نظریه های فمنیستی یه 12 ناقابل بهم داد. بالاترین نمره رو کسی گرفت که هیچ مشارکتی تو کلاس نداشت. نتیجه اون هم کل کل سر کلاس رو گرفتم.

۱۳۸۵ فروردین ۲۸, دوشنبه

Censor the body and you censor breath and speech at the same time. Write yourself. Your body must be heard.
Helene Cixous,�The Laugh of the Medusa�"

۱۳۸۵ فروردین ۲۶, شنبه

ایست نداریم!

وبلاگ فرناز فیلتر شد. یکی از وبلاگهایی که دوستش داشتم و می خوندمش. وقتی تو فضای سایبر حمایت از حقوق زنان و صحبت درباره اون رو تحمل نمی کنند در فضای واقعی حتما سخت تر و شدید تر باهاش مقابله می کنند. از فیلتر شدن کلمه زنان تا فیلتر سایتها و وبلاگها نشون می ده که به مطرح شدن مسائل زنان به عنوان یک تهدید نگاه می شه. اونایی که سعی میکنند با هر کلمه، جمله و مطلبی فمنیستها رو بکوبند و بدترین تهمتها رو بهشون بزنن آیا با حذف هر کدوم از اونها از اینترنت احساس آسایش می کنند؟ برخی از روشنفکرها و حکومتی ها در یه چیز اشتراک دارند و اون " ضد فمنیست بودن" . من شخصا همش رو از ترس می دونم. ترس از دست دادن قدرت، موقعیت و منافع. البته همشون می دونن که آب رفته به جوی بر نمیگرده و حرکتی که سالهاست شروع شده با همه تلاشهایی که بکنن وای نمیسته. سایتهای زنان هر روز داره بیشتر میشه.روزنامه ها مجبورن صفحات بیشتری به مسائل زنان اختصاص بدن. تو دانشگاهها گروههای مطالعاتی زنان و فعالیتهای مرتبط با اون بیشتر داره شکل می گیره چیزی که تا همین چند سال پیش در این سطح وسیع دیده نمیشد. اینها همه نتیجه باوری که اسمش"فمنیسم".

۱۳۸۵ فروردین ۲۳, چهارشنبه

شرق دستیابی به فناوری هسته ای رو " خبری خوش" اعلام کرده. من اینقدر خوشم که داره حالم بد میشه.