۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

...

میخواستم دنیا را عوض کنم، حالامیبینم در عوض کردن خودم مانده‌ام.

رای ندادن-از روشهای بیان اعتراض...

«در کشورما- مثل هر جای دیگه‌ای- راههای  مختلفی هست که مردم مخالفتشون رو نشون میدن ولی  بیشترشون خطرناک. یکی از راحت‌ترین راهها رای ندادنه. آدم میتونه از صندوقهای رای دور بمونه. شاید پرهیاهو‌ترین مخالفت این میتونه باشه که بیخیال حق شهروندیش بشه و تقاضای ویزا کنه و از کشور خارج شه.»
روی مدودف در مصاحبه با پیرو استولینو (روزنامه نگار ایتالیایی)  - دگراندیش شوروی - صفحه ۳۷- مصاحبه در دهه ۷۰  انجام شده ولی کتاب در سال ۱۹۸۰ توسط دانشگاه کلمبیا چاپ شده.

۱۳۹۰ مهر ۱۹, سه‌شنبه

...

از میزان خلاقیت آدمها در ایجاد انواع و اقسام اشکال تحمیل درد و زخم و رنج بر روح و بدن همنوعشون نه تنها وحشت میکنم بلکه  روز به روز اعتقادم رو به جوهری به نام انسانیت که  «فطری» و «ذاتی» نوع انسان باشه از دست میدم. ( اینها حاصل خواندن این روزهایم است درباره تجاوز و خشونت در جنگهای مختلف در سراسر دنیا، در همین دو دهه گذشته، از رواندا گرفته تا بوسنی هزرگوین و پرو و گواتمالا‌و....)

۱۳۹۰ مهر ۱۴, پنجشنبه

انچه که او نیست...

حکومت یک سر طیف است و خیلی از ما دورترین سر طیف از او. یا حداقل میخواهیم چنین باشیم. هر چه او اکستریمتر ما اکستریمتر. هویتمان بدجور گره خورده است با آن و  رهایمان نمیکند. ما میخواهیم آنچه باشیم که او نیست. آنتی تزش شویم. حکومت شده است  نقطه معیاری  که نزدیکی یا دوری از آن چگونگی بودنمان  را تعریف میکند. خیلی از ما میخواهیم به دورترین مکان ممکن ( نه فیزیکی که اعتقادی، فکری، هویتی) از او حرکت کنیم. ولی این حرکت به دورترین مکان شاید حرکت به آن سوی بام باشد. خیلی از ما در حین فاصله گرفتن پشت سرمان را  نگاه نمیکنیم همچنان نقطه خیرگیمان حکومت است. شاید باید حواسمان فقط به میزان فاصله گرفتنمان  از او نباشد،  بلکه بیشتر به این سو  باشد  که  در راستای کدام مسیر از او دور میشویم. نکند از آن سوی بام بیفتیم.  

۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

من رو از شر این زبان نجات بدید...

دوست دارم یک شب بخوابم صبح پاشم ببینم  زبون فارسی از حافظم پاک شده. اصلا یادم نیاد یک زمانی این زبون رو حرف میزدم. من الان تمام غمم دونستن این زبونه. من الان با هر فیلسوفی که  زبان رو محور نگاه، زندگی، دانش، هویت و... قرار میده موافقم. اعلام هم میکنم همه دردهام در حال حاضر از این زبانه. از دونستنشه. نمیخوام بدونمش.