۱۳۸۵ شهریور ۳۱, جمعه

خونه جدید

امروز اسباب کشی داشتم. همونطور که قبلا یه اتاق کوچولو تو مرکز شهر. اتاق من تو اون ساختمون از همه کوچیکتر و البته ارزونتر. هنوز کسی نیومده و من اونجا تنهام. رفتم واسه خودم خرید کردم شب می خوام ماکارونی بپزم. وای از فکرش کلی حال میکنم. دلم کلی هوس قورمه سبزی کرده. هر کی میتونه بخوره به فکر منم باشه.

امروز با خیال راحت دوش گرفتم. حمام اونقدر بزرگ بود که مجبور نشم هی خودم جمع کنم که به دیوار نخورم. بعد ازظهر بارون خیلی شدیدی اومد. منم چتر نداشتم مجبور بودم زیر اون بارون بیام دانشگاه. موش اب کشیده شدم. یه ساعت بعدش هوا آفتابی شد. با دوستم رفتیم خوابگاههای دانشگاه رو نگاه کنیم، امیدوار بودیم آفتاب باعث شه پاچه های شلوارمون که آب خالی بود خشک شه که نشد.

این دانشگاه خیلی خوشگله. محوطه ساختمون اصلی یا Founders تا محل خوابگاه یه جاده باریکه خیلی قشنگ داره فکر میکنی داری از وسط جنگلهای عباس اباد میگذری. صدای جغدم میومد. این دوست منم عاشق این داستانهای ترسناکه. و میگه اینجا جون میده واسه این داستانها. راست میگه ساختمون دوره ویکتوریایی با محوطه جنگل مانند اطرافش خوراک یه فیلم ترسناکه. فعلا که دارم حال می کنم اینجا فکر می کنم به مرور زمان بیشتر خوشم بیاد.

این چند روز احتمالش کمه بعد از ظهر ها به اینترنت و کامپیوتر دسترسی داشته باشم. فکر کنم تو خونه قاط بزنم.

۱۴ نظر:

دوست بابا گفت...

به سلامتی مبارکه

yasaman گفت...

خوشحالم که اینجا رو ÷یدا کردم بازم میام.

نسیمک گفت...

لیلا جونم! مرسی که از خودت و برنامه هات برامون می نویسی و ما رو از خودت بی خبر نمیذاری. موفق باشی. ما اینجا دعا گو هستیم، مخصوصا موقع خوردن قورمه سبزی:)))

فاطمه گفت...

خوشحالم كه كارهايت روي روال است و هيچ مشكل خاصي پيش نيامده . براي اينكه دلتنگت نشويم زياد بنويس. ديروز خواهرم را جاي تو بوسيدم.

بابا گفت...

مبارکه بابایی.همیشه سالم سرحال و درس خون باشی.

مامان گفت...

خوشحالم که مستقر شدی .من میدانم که تو کوشا هستی.

مهدی گفت...

نمی دونستم لندن هم محله چینی ها داره. خوش بگذره. بیشتر بنویس

بلفی گفت...

مبارکه

گلنار گفت...

سلام......تبريك مي گم....راستي من قبلا هم براتون message گذاشته بودم ....و قبوليتون رو توي ازمون cheveningتبريك گفته بودم....باز هم ازتون خواهش مي كنم در مورد چگونگي امادگي واسه اين ازمون بنويسيد تا يقيه دخترهاي ايراني هم بتونن در اين راه قدم بذارن...من دانشجوي سال اخر دندانپزشكي هستم....با ارزوي اينكه شاديتون مستدام باشه....وووووووووووووو...با اين اميد كه اين بار پاسخ بديد.......

دوست بابا گفت...

گلنار این لیلا کلا خیلی تنبله خیلی به انتظارش نباش
من که چشمم آب نمی خوره

ali گفت...

مبارکه انشاالله

نيما گفت...

خونه نو مبارک.

Lord گفت...

ای غربت ... ای تک خوری ِ ماکارونی! ای فیلم ترسناک و حموم ِ بزرگ و بی کامپیوتری و بی اینترنتی ... ای زندگی ..

مجید گفت...

سلام
از وضعیت درسی و علمی اونجا بگو
اگه عکس هم بذاری جالبتر می شه
مر30