۱۳۸۵ آبان ۱۸, پنجشنبه

تازه این خبر رو خوندم. تو مملکتی که مردم از دیدن روابط خصوصی دیگران لذت می برن و اون رو دست به دست می چرخونن و سر چهار راهها می فروشن،نباید از حکومتش توقع داشت که دلش بسوزه به حال اون دختره بیچاره ای که آبروش رفته و شاید انتظار داشته باشه که با پیدا کردن عاملین و مجازات اونها یه خرده از این زجری که داره میکشه آسوده بشه. حالا باید نگرانی شلاق خوردن هم به بدبختی هاش اضافه بشه. دولت که انتظار میره حداقل در برخی موارد به عنوان حامی آدمهای قربانی عمل کنه خودش بخشی از آزار و اذیت روانی و شاید جسمی رو فراهم میکنه.

۱ نظر:

مهناز ميناوند گفت...

سلام. بدبختي اين مساله ملي شده فراموشي جامعه نسبت به عملكرد اون آقاست