۱۳۸۵ اسفند ۸, سه‌شنبه

آینده

فکر میکنم اگه یه خرده دیگه به آینده فکر کنم همه عصبهای مغزم پاره میشن و مخم میترکه.

۶ نظر:

لوا گفت...

من که رسما دیگه فکر نمیکنم. یعنی عصب که داغون میشه خود کله هم تا حد انفجار داغ میکنه. البته هنوز پریودهای هر چهار ماه یه بار فکر به آینده دارم. اما به شدت پرهیز میکنم . چون اونقدر در مقایسه با بقیه خودم رو عقب میبینم که اصلا جرات فکر کردن ندارم. هرچی هم ادم میخواد خودش رو توجیه کنه اون بار منفی قضیه سنگین تر میشه. فکر کردن به آینده بزرگترین زجری هست که من به خودم میدم.

نسیمک گفت...

آی گفتیییی!

گندم گفت...

حالا خوبه تو عصب داري ليلا جان مغز من ديگه اون عصبم نداره كه پاره بشه

علیرضا حسینی گفت...

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام
نمی‌دونم منظورتون باز هم اشاره به تبیضات اجتماعی بین زن و مرد (در ایران و همه‌ی دنیا) هست، یا نه...

اما با این جمله‌تون موافقم
هرایرانی (تاکید می‌کنم هر ایرانی) که بخواد زیاد به آینده فکر کنه، همون اتفاقی که شما اشاره کردید، براش رخ میده.

موفق باشید

قوی سیاه گفت...

مرسی که نظرت رو راحت گفتی لیلا جونم! فکر می کنم باهات موافقم و باید این نوشته بالای وبلاگم رو عوض کنم:) راستی هیچ تمرین کردی به عنوان یه ارزش به "در زمان حال زندگی کردن فکر کنی"؟ این خیلی کمک می کنه که بهتر رو کارهایی که الان می کنی متمرکز بشی...کارهای تو خود به خود در جهت آینده هستن و نیازی به تمرکز و فکر کردن به آینده نیست! این "به حال فکر کردن" کار آسونی نیست اصلا ، و شدیدا تمرین میخواد! عین یه ورزش برای ورزیده کردن یه ماهیچه باید روش کار کرد...منم دارم روش کار می کنم:)

بابا گفت...

یکی از مشکلات بشر ایکه که ریاد فکر می کنه.کاری را که باید انجام داد اینه که نباید به برای بینهایت برنامه داشت،چون آنوقت برای لذت بردن برنامه ای نداری.