۱۳۸۶ فروردین ۱۵, چهارشنبه

وقتی که مغزت هنگ میکنه...

یادمه دبیرستان که بودیم یه شعر ساختیم به این مضمون که

ما رو چه به درس زیست شناسی

کرم و مار و مارمولک شناسی

ما را چه که سزار پیر بوده یا کره خرش دلیر بوده

حالا بعد از همه این سالها که دوباره مثل ... گیر کردم در درسها و یکی تو سر خودم میزنم یکی تو سر کتابها و مقاله های تاریخی قرن نوزدهم انگلیس از خودم میپرسم اخه به من چه که دخترهای انگلیسی اوایل قرن بیستم تفریحشون مثلا رفتن به سالن رقص بوده و سینما و یا اینکه س ک سولوژیستها چطوری به تقویت بنیان های خانواده و ازدواج و مردسالاری کمک کردن و یا اینکه فلان مجله مد در چه سالی تو انگلیس چاپ شد؟

این همخونه ای من فیلم سازی میخونه و هر روز روزی دو سه تا فیلم نگاه میکنه و ظرف 6 ماه گذشته فقط 2 هفته واسه دو کار پایان ترم زحمت کشیده. اونوقت من هفته ای 10 تا مقاله خوندم و برای هر پیپر 10 کتاب. اخه این انصاقه؟

این نوشته ها نشون میده که من حسابی مغزم هنگ کرده.

همین.

خوش به حال  لوا که داره میره مسافرت...

۵ نظر:

F M گفت...

می دونی ما چی می گفتیم. هم وزن شعر تو بود.
ما را چه گوش خر دراز است ... یا چشم وزغ همیشه باز است
ترم پیش دقیقا همین حس رو من در مورد معماری غرب در عهد عتیق داشتم اینقدر هم نخوندمش بجاش درسای دیگه خوندم که همه رو شدم بالای 70 اون رو شدم 12. حالا مراقب باش D:

لیلا: این تکه ادامه شعر ما هم بود من دیگه اینجا کامل ننوشتمش. همونه که ما میخوندیم. :)

بوی بارون.قهوه.سیگار گفت...

باز لیلا جان شمایی می تونی بشینی ساعتها سر کلاس بعد درس وکتاب و نوشتن پیپر و....وای من که فکرش هم بیچاره ام می کنه. فقط کافیه بگن یک هفته موظفم برم سر کلاس. گوش کنم .نت بردارم....همین کافیه که فراری ام بده.

1koozegar گفت...

خوب بقیه اش رو هم گذاشتی ): مردم از شعرش لذت میبردن.

tajik گفت...

همینها ممکنه یک روز به درد بخوره

نسیمک گفت...

الهی دردت به جونم. می فهمم چی میگی. اما در عوض 10 سال دیگه ماها باید بیایم در محضر شما تلمذ کنیم. بخوم این درسا رو بابا جون. بخون.

لیلا:اختیار داری نسیم جونم.