امروز آقای موسوی بیانیه شماره 11 شون رو منتشر کردند. در بخشی از این بیانیه اومده مردم ما اینک با پوست و گوشت و استخوان خود دریافتهاند که تنها راه همزیستی مسالمتآمیز سلیقه ها و گرایشها، و اقشار، اقوام، مذاهب و ادیان گوناگونی که در این سرزمین پهناور زندگی میکنند اذعان به وجود تنوع و تعدد شیوههای زندگی و اجتماع بر کانون آن هویت دیرینه ای است که آنان را به یکدیگر پیوند میزند، اگرچه فهمهای ضعیف و باژگونه از دین هضم نکنند که این اذعان نه بدان معناست که اسلام ناب دین حق و آئین خاتم و صراط مستقیم نیست، بلکه یعنی اجباری در دین وجود ندارد، به درستی که راه از بیراهه بیان شده است. لا اکراه فی الدین قد تبین الرشد من الغی.
خوب این البته تنها بخشی در این اعلامیه هست که میتوان ازش برداشت کرد که آقای موسوی به گروههای و اقلیت های غیر اسلامی که در این کشور زندگی میکنند هم حقی برابر داده است. البته تنها بخشی که به نظر من به کسانی که مسلمان نیستند و کلا غیر مذهبی هستند مربوط میشود همان بخش آخر آیه قرآنی است که میگوید " در دین اجباری نیست". در دین اجبار نبودن یعنی کسی را محبور نمیکنیم مسلمان باشد یا دیندار باشد ولی لزوما به این معنی نیست که کسی که دیندار نیست و مذهبی نیست همانقدر محترم و دارای حق هست که کسی که دیندار است و مذهبی. و همچنین میگوید به درستی راه از بیراهه جدا شده است آیا میتوان تعبیر کرد که راه اسلام است و هر که در این راه نیست به بیراهه میرود؟
در این بیانیه آقای موسوی نقش بسیاری از غیر مذهبی هایی که از او حمایت کردند کجاست؟ آیا اصلا آقای موسوی به نگاه آنها هم همانقدر احترام میگذارد؟ آیادر " راه سبز امید" من به عنوان کسی که فکر میکنم مذهب باید از سیاست جدا باشد ولی انسانها در داشتن هر گونه مذهبی که دوست دارند آزاد هستند در این جنبش نقشی دارم؟دیدم طرفداران آقای موسوی در بعضی از این گروههای اینترنتی کسانی را که با اینکه به او رای دادند ولی او را نقد میکنند را غیر خودی مینامند. ادبیات بسیار ادبیات آشنایی هست. من امیداوار هستم که خود آقای موسوی متفاوت از این "طرفدارانشان" بیندیشید.
آقای موسوی در بخش دیگری میگوید : ما خواستار بازگشت به اسلام ناب محمدی(ص)، این دین غریب هستیم. و خداونده وعده داده است که ما را به راههای رسیدن به این تحفه آسمانی هدایت کند. والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. و کسانی که در راه ما کوشش کنند به تحقیق آنان را به راه هایمان هدایت میکنیم." و من باز هم سوالم این است که این اسلام ناب محمدی که ازش سخن گفته میشود دقیقا تفسیرش چه میشود؟ آیا همان میشود که آقای موسوی میگوید؟ " میراثی که از امام گرفته ایم؟"
من نمیدانم میراثی که دیگران از امان گرفته اند چه بود؟ ولی چه کسی هست که نداند که دهه شصت دهه که شاید منظور از آقای موسوی میراث امام هست اوج سرکوب آزادی بیان و آزادی تجمع و هزار یک آزادی دیگر بعد از انقلاب بود که به گفته آقای موسوی در همین قانون اساسی به مردم داده شده است. و کیست که نداند بسیاری از اساتید دانشگاه چون "بیدین" بودند تصفیه شدند. در این "جامعه اسلامی ناب محمدی" جایگاه یک بی دین- نه ضد دین- کجاست؟
من خیلی خوشحالم که آقای موسوی به این اعتقاد دارد که باید مفاد قانون اساسی به اجرا در بیاد ولی آقای موسوی! سعی کنید اینقدر از دهه شصت که به نظرم یکی از تاریکترین نقاط در تاریخ جمهوری اسلامی بود دوره روشنی نسازید. شما میخواهید به آینده حرکت کنید فکر نمیکنید با افتخار صحبت کردن از آن دوره آدم را بدگمان میکند که نکند شما بازگشت به آن دوران را آرزو میکنید؟
آقای موسوی! من به شما رای دادم. سبز شدم. در تظاهرات به طرفداری از جنبش سبز به خیابان رفتیم. ولی من هنوز مطمئن نیستم که آیا همانقدر که به عقیده شما و همفکرانتان احترام میگذارم و برای شما و دوستان در بندتان فریاد میزنم آیا شما هم به آزادی من و همفکران من در آن جامعه اعتقاد دارید؟ آیا اگر ما هم در بند افتادیم به خاطر دیدگاهمان- که با شما شاید بسیار متفاوت باشد- برای آزادی ما فریاد میزنید؟ من شما را " غیر خودی" نمیدانم. شما چطور؟
۵ نظر:
لیلا جان سلام. به موضوع خیلی مهمی اشاره کردی. باید به این نوع بحث ها دامن زد تا اولا تا جایی که امکان دارد شفافیت داشت و هم اینکه این گفتمان آزادی باورها و برابر-حقوقی همه ی شهروندان را جا انداخت.
پویا
بازگشت به دهه شصت محال است.استنادبه گفته هاي كساني كه خودفتواي مهدورالدم بودن زندانيان را صادركرده اشتباه بزرگتري است.
ببخشيد من از اپلي ابرود برا شما يه پيغام خصوصي فرستادم. به دستتون رسيد؟
لیلا: بله فکر کنم. البته به ایمیلم که تو صفحه وبلاگم هست بفرستید فکر کنم راحتتر باشه.
ممنون مي شم اگر بهم جواب بدين به همين ايميل آدرس كه نوشتم.
ليلا:من ایمیلی دریافت نکردم.
به femirani@gmail.com
فرستادید؟
طبیعتا باید این کار رو بکنه همه ازش حمایت کردن
ارسال یک نظر