همیشه برای پیدا کردن جایی که بتونیم همدیگه رو برای کسری از ثانیه ببوسیم باید تمام خیابونها رو میگشتیم تا بالاخره یک بن بست نیمه تاریک و خلوت پیدا بشه و باز هم چشمهای نگرانمون در حین بوسیدن اطراف رو میپایید که نکنه کسی ناغافل «مچمون رو بگیره».
از انوقت تا امروز هیچوقت مبارزه برای داشتن طولانی ترین بوسه از لب یار در خیابانهای تهران ارزشش برایم کمتر از مبارزه برای آزادی بیان نبود.
۳ نظر:
خوب تاکسی در بست جای خوبتریه. فاصله هم می تون بر اساس بودجه تنظیم بشه!!
وقتی مشکل بوسه حل شد، اون وقت برای کدوم عمل عاشقونه مبارزه می کنی؟
لیلا!
جوابمو ندادی!
لیلا: هنوز بهش فکر نکردم. اینجا مینویسم وقتش شد.
ارسال یک نظر