۱۳۹۰ مهر ۱۲, سه‌شنبه

من رو از شر این زبان نجات بدید...

دوست دارم یک شب بخوابم صبح پاشم ببینم  زبون فارسی از حافظم پاک شده. اصلا یادم نیاد یک زمانی این زبون رو حرف میزدم. من الان تمام غمم دونستن این زبونه. من الان با هر فیلسوفی که  زبان رو محور نگاه، زندگی، دانش، هویت و... قرار میده موافقم. اعلام هم میکنم همه دردهام در حال حاضر از این زبانه. از دونستنشه. نمیخوام بدونمش.

۱ نظر:

قلندر گفت...

جهل،نفاق،بد دلی،ظلم و ...نیاز به فریاد و تفهمین زبانی خاص ندارد...ایکاش فکرها عوض میشد