۱۳۹۱ فروردین ۳۰, چهارشنبه

کات...

دوازده سال بود گمش کرده بود. از دوران ابتدایی هم کلاس بودیم . راهنمایی هم با هم بودیم. از  دبیرستان مدرسمون جدا شده بود ولی چون هم محله ای بودیم همدیگه رو مرتب میدیدیم. حتی وقتی من برای دانشگاه رفتم تهران، هر سال عید که برمیگشتیم اهواز میرفتم بهش سر میزدم. تا زد و خونشون رو عوض کردن. نه شماره تلفنی داشتم و نه آدرسی. یک هو گم شد و هیچکس ازش خبر نداشت. از وقتی اینترنت فراگیر شد بارها اسمش رو سرچ کردم هیچ جا نبود. فیس بوکم نبود. خیلی وقتها یادش میفتادم که چه کار میکنه؟ دانشگاه رفته؟ ازدواج کرده؟ بچه دار شده؟ چی شده؟
امسال عید، یک نفر غریبه بهم مسیج داد توی فیس بوک که فلانی گفته دنبالت بگردم. خیلی دلش برات تنگ شده. خوشحالم که پیدات کردم. این شمارشه اگه میخواهی بهش زنگ بزن. کلی ذوق زده و هیجان زده. هی با خودم مرور میکردم که قرارچی بهش بگم. از آخرین باری که دیده بودمش خیلی تصویر گنگی تو ذهنم بود.
من همیشه دوست دارم بدونم دوستهای قدیمم کجان و چه کار میکنن. از دیدن  تصادفی یک دوست تو کوچه و خیابون کلی به وجد میام.  تو فیس بوک هم همینطور.
بعد از کلی سعی و تلاش وقتی که تو عید گرفتن شماره موبایل خودش یک پروژه است بالاخره ارتباط برقرار شد. صداش هیچ شباهتی با اونیکه تو ذهنم داشتم نداشت. صحبت کردیم. نزدیک یک ساعت. از هوا گرفته تا دوست پسرش و کارش و همه.  قرار شد وقتی از سفر برگشت بیشتر با هم حرف بزنیم.
همون شب دوستش برام عکسش رو فرستاد. نشناختمش. دماغش رو عمل کرده. خیلی خوشگلتر شده. ولی من نشناختمش. اگر تو خیابون میدیدمش هم نمیشناختمش. شباهتی به تصویری که در ذهنم نقش بسته بود نداشت. پایان اون مکالمه و دیدن اون عکس پایان حس کنجکاوی من بود. اون همه هیجان برای پیدا کردنش و دیدنش و حرف زدن باهاش بعد از یک ساعت تمام شده بود. وقتی گوشی رو گذاشتم نمیدونستم که دوباره صحبت خواهیم کرد یا نه. ۱۲ سال صحبت نکرده بودیم. احتمالا ۵۰ دیگه هم صحبت نکنیم اتفاقی نمیفتاد.  عطش دونستن بود که حالا دیگه وجود نداشت. الان میدونستم درباره‌اش. و این نقطه پایان بود. 

۲ نظر:

خودساخته گفت...

حس مشترک...من هم همیشه اینطوریم
ویرم میگیره یکی را پیدا کنم اما با اولین نشان یا برخورد میگم خو که چی؟
همیشه مسیر بدست آوردن لذتش از بدست آوردن بیشتره

قلندر گفت...

گاهی این تغییر کردن ها حتی اگه به ظاهر هم باشه فاصله ها رو سبب میشه ...