زنان از اولین گروههای اجتماعی بودند که ترکش اسلامی بودن حکومت جدید به آنها اصابت کرد. دستور اجباری شدن حجاب در همان روزهای اول انقلاب، در اصل نشانهای بود بر آنکه زنان قرار است نقش حیاتی در آینده حکومت جدید بازی کنند. زنان قرار بود تبدیل شوند به هویت اسلامی نظام. چه چیزی بیشتر از یک زن محجبه میتوانست سمبلی باشد از جامعه اسلامی. برخورد حکومت جدید با زنان از همان روز اول این شبهه را بوجود میآورد که نکند این انقلابی «مردانه» بود علیه «زنان».
افسانه نجم آبادی مینویسد که چگونه زن «غربزده» نمادی شده بود برای عداوت انقلابیون. این زن «غربزده» مصادیقی داشت که هر دو گروه سکولار و اسلامی بر آن اتفاق نظر داشتند: «زنی که آرایش غلیظ دارد- دامن کوتاه (مینی ژوپ) یا شلوار تنگ میپوشد- موهایش را بیش از حد کوتاه میکند [به قولی موی کوتاه گوگوشی نشانهای از غربزدگی بود] در روابطش ما مردان خیلی راحت است- بلند میخندد- در مکان عمومی سیگار میکشد.» ( از مقاله مخاطرات مدرنیته و اخلاقیات نوشته افسانه نجم آبادی)
از نگاه اسلامیون همان نداشتن حجاب نشانهای بود از «فسادی» که زنان را به خود آلوده کرده است.
انقلاب برای برخی از زنان خانوادههای مذهبی این امکان را فراهم کرد که با مخالفت کمتری از سوی خانواده برای ورود به بازار کار و دانشگاه مواجه شوند. ( مدافعان غیر حکومتی انقلاب این را مرتب به خوانندگان و مخاطبانشان یادآوری میکنند) ولی چیزی که یاد آوری آن نباید فراموش شود اینکه «آزاد شدن» گروهی از زنان از بند خانوادهشان با هزینه گزافی همراه بود. محدودیتهای سیاسی، حقوقی، و اجتماعی زنان ایرانی بعد از انقلاب به اندازهای است که نفع بردن گروه خاصی از زنان نمیتواند به آن وجه مثبت دهد. حکومت برآمده از انقلاب ۵۷ - چه ناخودآگاه و چه خودآگاه- زنان را دشمن فرض کرد. سکسوالیته زنانه برای مردان انتلکتوال و روشنفکر انقلابی ( از هر گروه و مرامی) همانقدر ترسناک و ناشناخته ( به تعبیر فرویدی) بود که چه در سطح چریکی و حزبی و چه در سطح ملی و دولتی سعی در مهارش داشتند.
۲ نظر:
متن ویرایش نشده. در پرگراف آخر دو اشکال تایپی وجود داره.
پیشنهاد می کنم از نثر محاوره در بیان مطلبتون استفاده نکنین. به جای همون، همان گفته بشه با محتوای متن خوانایی بیشتری داره
ممنون. ویرایش شد.
ارسال یک نظر