ورونیکا فرانکو یک روسپی که در قرن شونزدهم تو ایتالیا زندگی می کرده. جز گروهی از روسپی ها که در اصل " کورتیزن" خونده میشدن، از وضع مالی خوبی برخوردار بودن و مشتریهاشون افراد طبقه بالای جامعه بود.
این طبقه از روسپی ها معمولا هنر مند و تحصیل کرده بودن. شاید یه جورایی بشه اونها رو با " گیشا" های ژاپن مقایسه کرد. ورونیکا در عین حال شاعر هم بود و زمان خودش 2 جلد کتاب ازش چاپ میشه.
نوع زندگی روسپی ها در قرن 16 و 17 موضوع بحث دیروز کلاس بود. بیشتر درباره ایتالیا و کورتیزنها. یادم اومد یه بار از تو کتابی که م.ف. فرزانه از صادق هدایت نوشته بود، هدایت از یه کتابی به اسم روسپی محترم گفته بود. اینتر نت رو که گشتم دیدم این کتاب از زندگی ورونیکا فرانکو نوشته شده. و سال 98 هم یه فیلم ازش ساختن با عنوان "Dangerous Beauty " که امروز دیدمش. ورونیکا به نظر فوق العاده زن قوی و با استعدادی بود و یکی از دلایل معروف بودنش هم گویا همین ویژگیها است. به خاطر مطالعه زیادش به راحتی وارد بحث با مردها میشده چیزی که تو اون زمان برای یک زن خیلی عادی نبوده.
لبته تو اون دوره این نگاه وجود داشته که روسپی ها منشا گناهن .این رو چند جای فیلم می بینیم که این گروههای مذهبی در جال موعظه هستند که نگاه کنید فساد همه جای ونیز رو گرفته. بعد هم وقتی طاعون میاد میگن که بلای اسمانی که خدواند به خاطر فسق و فجور این روسپی ها نازل کرده و مردم شروع به آزار و اذیت اونها می کنن. توی یکی از متنهای دیروز کلاس درباره قانونی صحبت شد که اون موقع تو ایتالیا تدوین میشه درباره محدودیتهایی که باید کورتیزنها داشته باشن. چون لباس پوشیدنشون با زنهای طبقه بالا فرقی نمیکرده و امکان داشته با هم اشتباه بشن یه سری قانون میذارن که کورتیزنها باید چه لباسها و زیور آلاتی داشته باشن و چه چیزهایی نداشته باشن.
البته کنار این کورتیزنها، روسپی های معمولی هم وجود داشتن که کنار خیابون می ایستادن و مشتریهاشون هم از بین مردهای طبقه پایین جامعه بود.
در جواب سوالهای نیما این چند خط رو اضافه می کنم:
این روسپی ها برای تامین مالی این کار رو می کردن نه لزوما لذت جنسی چون با پولی که از مشتریهای ثروتمندشون می گرفتن گذران زندگی می کردن و برای ایام پیری پس انداز می کردن و البته یه سری مشتریهای ثابت هم داشتن. در مورد ورونیکا فرانکو آموزشها از طریق مادرش که اون هم کرتیزون بوده بهش داده شده چون هم مادرش هم مادربزرگش شغلشون این بوده. معمولا از خانواده های اشراف نبودن و از طبقه ای از اجتماع بودن که نمی تونستن محل در آمدی بهتر از این داشته باشن. در بین اینها بودن کسانی هم که ازدواج می کردن و حتی بعد از ازدواج هم به کارشون ادامه می دادن و شوهراشون براشون مشتری پیدا می کردن.صحبتهایی که دیروز سر کلاس شد نشون میداد که خیلی این کار شوهرها زشت محسوب نمیشده. و البته این زنها بچه دار میشدن و در بعضی موارد دخترها شغل مادرشون رو دنبال می کردن.