دسترسی محدودم به اینترنت باعث شده اون میل و رغبت همیشگی ام رو به وبلاگ خونی و وبلاگ نوشتن کمی از دست بدم. امیدوارم وقتی وضع اینترنتیم بهتر شد دوباره همه چیز به روال سابق برگرده.
امیدوار بودم هفته های آخری که تو انگلیس هستم وقت داشت باشم و یه خرده ای اینور اونور بگردم و استراحت کنم. ولی قولی که به یه سازمان مدافع حقوق زنان داده بودم برای راه انداختن وبسایت فارسیشان دقیقا سه روزم رو در هفته گرفته و وقتی کار تموم میشه ترجیح میدم یه راست برگردم خونه و استراحت کنم با بگردم.
سال گذشته سال سخت و در عین حال پرباری بود. برای منی که هیچوقت هیچ مقاله ای به انگلیسی ننوشته بودم. نوشتن 6 مقاله 20 صفحه ای و یک پایان نامه 50 صفحه ای به علاوه 30 صفحه ضمیمه به نظرم کار بزرگی اومد. ترک کردن ایران و اومدن به یک کشور خارجی برای ادامه تحصیل و زندگی وقتی که تنها باشی مشکلات بیشتری رو برات به همراه داره تا وقتی با دوستی، همسری ویا پارتنری می آیی. چون علاوه بر درس خوندن به یه زبان دیگه باید بار تنهایی، دوری از کسایی که دوستشون داری و عادت و آشنایی با محیط جدید و هزار و یک مشکل دیگه ای که داری رو خودت به دوش بکشی. اونهایی که با کسی میان این شانس رو دارن که در زمانهایی که دلشون میگیره و از زمین و زمان عاصین کسی هست که دلداریشون بده (البته من این شانس رو داشتم که دلداریهام رو اینترنتی بگیرم). ولی به هر حال کار ساده ای نیست مدیریت کردن همه این مسائل. فکر میکنم تونستم از عهده اش بربیام. حتی اگه حدود 8-10 کیلو وزنم کم شده باشه.
نمیدونم سال دیگه چه جور سالی خواهد بود و چطور به سرانجام میرسه. فعلا که منتظر ویزای هلندم که برم یه سری به خانوادم بزنم و چند روزی رو با آونها بگذرونم. بعد از اون برای دو هفته دارم میرم مالزی برای شرکت تو یه کارگاه آموزشی. بعد از اون هم دوباره میرم و یه مدت طولانی تر رو با مامانم اینها میگذرونم. تا ببینیم بعدش قرار کجا برم و چه کار کنم. امسال ظاهرا سال اینور و اونور بودن برای من ولی ترجیح میدم به زودی یه جایی مستقر بشم مثلا ینگه دنیا.
۴ نظر:
سال پرباری بود و خوب از پساش بر اومدی. بهت افتخار میکنیم.
کاش سالهای آدم همیشه همینطور بگذره
با درود
وبلاگ هم آوا با مطلبی تحت عنوان بایگانی حقوق بشر بروز شد. منتظر حضور سبز و نظرات آموزنده شما هستم. پیروز باشید
درمورد كاهش وزن خوشحال باش. به تناسب اندام فكر كن! ;)
ارسال یک نظر