جان و جنیفر از من ایرانی تر بودن.
آمریکایی های دوست داشتنی و مهربان و خونگرم.
از هر گوشه از خونه شون بوی ایران میومد و فارسی رو با لهجه اصفهانی شیرینی حرف میزدن.
چهار سال رو در ایران به عنوان دانشجو گذرونده بودن و واسه دخترشون که اونجا به دنیا اومده اسم ایرانی انتخاب کرده بودن. به اندازه یک خانواده مهمون نواز ایرونی پذیرایی کردن.
دلشون برای ایران تنگ شده بود. میتونستم باهاشون ساعتها بشینم و کلی حرف مشترک باهاشون داشته باشم.
نه اسمشون نه فامیلشون نا خانوادهشون ایرانی نبود ولی خیلی نزدیکتر بودم باهاشون تا اونهایی که اسمشون و خانوادشون ایرانیه ولی من وقتی میبنمشون فکر میکنم که هیچ چیز سبب نمیشه که من بتونم بهشون نزدیک شم. هیچ گذشته مشترکی باهاشون ندارم.
یو نو! اصلا خیلی با کلاس نیست روی آیدنتیتی! ایرانیت اصرار داشته باشی. ( خیلی ها میگن)
حالم بد میشه از کسایی که دارن نون ایران رو میخورن و دو کلمه فارسی نمیدونن و ادعاشون گوش فلک رو کر کرده.
حالم بد میشه از آدمهایی که به قول خودشون بعد از 30 سال رفتن ایران یه چهار تا آدم دیدن یه مقاله نوشتن و اونوقت به نظر خودشون از منی که تمام عمرم ایران بودم بیشتر از ایران سر درمیارن.
از اونهایی که مطمئنن آمریکایین و به قول خودشون فقط بابا مامانشون ایرانیه ( البته نمیدونم پاسپورت ایرانیشون رو چطور توجیه میکنن ) ولی دی آر دوینگ دیر ریسرچ آن ایران. یو نو؟
۴ نظر:
محشر بود لیلا جونم !!! سخن از دل ما میگویی جانا !!!! یعنی آیییییییییی گفتی آییییییییییی گفتی !!! راستی این کبابتون هم مارو کشته آپچی :دی بووووس
آخر هفته خوبی بود. راستی نگفتی فیلم مکس رو باهاشون دیدیم و کلی خندیدیم!!!
لیلا: آره واقعا به من که خیلی خوش گذشت.
fekr mikonam beshnasam in John o Jenifer ro !!! esme dokhtareshoon Jaleh nist ehyanan ?!
Leila: Chera etefaghan. che jalaeb. az koja mishnasi. age khasty ba email begoo.
ما که اون محیط رو درک نکردیم، ولی با شناختی که ازت دارم تحلیلت واسم جالبه.
ارسال یک نظر