۱۳۸۷ بهمن ۱۵, سه‌شنبه

گنه کردم گناهی پر ز لذت

 

اگر به گفته دانش‌پژوهان و اساتید شعر و ادب پارسی! شکفتگی شعر فروغ رو باید در مجموعه‌های تولد دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد دید ولی به نظر من بخشی از تاثیرگذارترین بخش شعرهای فروغ، حداقل برای من که از نوجوونی خیلی از احساسات زنانه‌ام رو توی شعرهای فروغ پیدا میکردم، رو میشه میون همون اولین دیوان اشعارش پیدا کرد.

عصیان یکی از زیباترین کلماتیه که من دوست دارم و عصیان کردن رو من از فروغ یاد گرفتم.

گنه كردم گناهي پر ز لذت

كنار پيكري لرزان و مدهوش

خداوندا چه مي دانم چه كردم

در آن خلوتگه تاريك و خاموش

نگه كردم بچشم پر ز رازش

دلم در سينه بي تابانه لرزيد

ز خواهش هاي چشم پر نيازش

در آن خلوتگه تاريك و خاموش

پريشان در كنار او نشستم

لبش بر روي لب هايم هوس ريخت

زاندوه دل ديوانه رستم

فرو خواندم بگوشش قصة عشق:

ترا مي خواهم اي جانانة من

ترا مي خواهم اي آغوش جانبخش

ترا, اي عاشق ديوانة من

هوس در ديدگانش شعله افروخت

شراب سرخ در پيمانه رقصيد

تن من در ميان بستر نرم

بروي سينه اش مستانه لرزيد

گنه كردم گناهي پر ز لذت

در آغوشي كه گرم و آتشين بود

گنه كردم ميان بازواني

كه داغ و كينه جوي و آهنين بود

۵ نظر:

کاوه گفت...

این گناه مستحب بود.

aMiN گفت...

واقعا زيبا و تاثير گذار بود

mohamad گفت...

forogh shaeri ke ba jorat ehsasat pak zananasho toneste be sorat sher bayan kone

ی سر راهی گفت...

فروغ!
لذت جاودانه واژه بود و فهم مطلق عشق
چه اهمیت دارد زمینی باشی یا آسمانی؟
مهم این است که مخاطب را به آسمان برسانی
و شعر فروغ
نردبانی زمینی بود برای تعالی.
دوستش دارم...

Vida گفت...

salam
inja manzore Forogh che gonahiye?
manzoresh moashegas?aya in ro dare gonah khatab mikone?
man motavajeh nemisham.in sher fogholadas

لیلا: من فکر نمیکنم فروغ اعتقاد داره که کارش "گناهه". گناه لفظی که جامعه و دین به این عمل میدن. آدم اگر اعتقاد قلبی داشته باشه کاری "گناهه" معمولا سعی میکنه انجامش نده و اگر احیانا به خطا انجامش داد سعی در پنهان کردنش داره و علنی درباره اش صحبت نمیکنه. و البته اینکه جامعه چه چیزی رو |"گناه" میدونه و چه چیزی رو نمیدونه خودش جای بسی بحث داره. میگه همین چیزی که شما میگید "گناه" من انجامش دادم و لذت بردم ازش. و در اصل داره میگه من "گناه" نمیدونمش.