این را باید همانوقت که خبرهایش داغ بود مینوشتم. ولی به هر حال:
در طول سی سال گذشته ج. ا و کسانی که سعی کرده اند در نوشتن تاریخ این حکومت سی ساله به قولی نگاه ابجکتیو و داشته باشند وقتی به یکی از بدترین پرونده های ج.ا یعنی وضع زنان و شرایط سیاسی و حقوقیشان در سی ساله گذشته میرسند دو چیز را همیشه مطرح میکنند: افزایش تعداد زنان دانشجو و کاهش نرخ زاد و ولد به علت برنامه تنظیم خانواده.
این بحث همیشه در این سالها به خصوص در فضای آکادمیک مطرح بوده که به خاطر اینکه ج. ا حجاب را اجباری کرد بسیاری از خانوادههای مذهبی که محیط را برای فرستادن دخترانشان به دانشگاهها مناسب نمیدیدند حال با خیال راحت اجازه میدهند که دختران به دانشگاه بروند. یکی از دلایل افزایش حضور دختران در دانشگاههای ایران را نیز همین میدانند. البته ایا افزایش جمعیت نقشی در حضور بیشتر دختران در دانشگاه در سالهای بعد از انقلاب داشته یا نه ظاهرا خیلی مورد سوال قرار نمیگیرد.آماری هم ظاهرا در دست نیست - یا اینکه من از آگاه نیستم- از اینکه آیا واقعا سالهای اولیه انقلاب این اتفاق به حضور قابل توجه دختران خانواده های مذهبی- غیر حکومتی- که تا قبل از آن به دخترانشان اجازه حضور در دانشگاه نمیدادند انجامیده یا نه.
البته بالا بودن نرخ آمار دختران ایرانی در دانشگاهها نسبت به پسران محدود به ایران نیست و کشورهای عربی مثل قطر و بحرین و عربستان هم در این میان دست کمی از ایران ندارند.
دومین حرکتی که قابل افتخار ج.ا بود و نهادهای بهداشتی و توسعه ای سازمان ملل هم از آن به عنوان یک نمونه نام میبردند برنامه تنظیم خانواده بود. اینکه اجرای درست و مصمم این برنامه توانست به کاهش نرخ زاد و ولد به ایران کمک کند، خود دلیلی است برای بالیدن. نرخ جمعیت از ۳.۲ در سال ۶۵ به ۱.۲۹ در سال ۹۱ رسید.
حال، در اوسط سی و سالگی ج.ا هر دو این دستاوردها به چالش کشیده شده اند و دستورات دولتی و مذهبی فراوان و پشت سر هم آنها را چالش میکشند. دولت از حذف ۷۷ رشته دانشگاهی برای دختران خبر میدهد و با فرمان رهبر، تنها وزیر زن جمهوری اسلامی اعلام کرد که به برنامه کنترل جمعیت دیگر بودجه ای تعلق نمیگیرد. نتیجه شاید لزوما به افزایش جمعیت ایران منتهی نشود ولی حتما بخش پایین و فقیر جامع که ممکن بود تا به امروز از وسایل جلوگیری مجانی بتوانند استفاده کنند با مشکل روبرو خواهند شد و اگر بسیاری از آنها توانایی تامین قرص ضد بارداری و یا کاندوم را نداشته باشند چه بسا به افزایش جمعیت در این طبقه از جامعه و در نتیجه بدتر شدن اوضاع مالی- اقتصادی آنها بینجامد.
با این تصمیمات ج.ا تنها سیاستهای مثبت مرتبط با زنان در این سی سال گذشته را به طور کلی حذف کرد و دیگر راحتتر میتواند لقب یکی از ضد-زن ترین دولتها را به یدک بکشد.
ولی اگر بخواهیم نه تنها از منظر سیاسی و مذهبی به قضیه نگاه کنیم و ببینم که در زیر سایه دستورات دینی و حکومتی در خصوص بدن زنان و آموزش زنان چه ممکن است باشد. شاید مهمترین چیزی که باید مورد توجه قرار بگیرد وضعیت بد اقتصادی سالهای اخیر بر اثر افزایش تحریمهاست.
معمولا زنان در بحبوحه ریاضیتهای اقتصادی از اولین قربانیان هستند. کاهش بودجه تنظیم خانواده که شاید یکی از راحتترین بودجه های باشد که دولت بتواند از آن چشم پوشی کند مستقیما زنان را مورد هدف قرار میدهد. آموزش دولتی یکی دیگر از بخشهایی است که در هنگام وضعیت بحرانی اقتصادی با حذف و کاهش بودجه روبرو میشود و باز هم زنان- به خصوص در ایران که نرخ پایین اشتغال را دارند- قربانی میشوند. شخصا این دو حرکت دولت را در زمینه کاهش بودجه تنظیم خانواده و حذف رشته های دانشگاهی فقط محدود به سیاستهای ضد زن ج.ا نمیبینم بلکه رد پای شرایط اقتصادی را در آنها خیلی پر رنگ میبینم که مدیریت ناکارامد و ضعیف و تحریمهای بین المللی دست در دست هم به وخیم تر شدنشان میانجامند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر