۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۰, جمعه

نسل من و نسل او

این مطلبی که میخوام دربارش بنویسم کاملا بر اساس یک تجریه شخصیه. در اصل توصیفیه از چیزی که من دیدم و نمیخوام ارزشگذاری کنم دربارش . میدونم امکان داره خیلی ها در این تعریف و توصیف نگنجن.

من فکر میکنم نسل بعد از من، منظور از نسل بعد از من کسایی هستن که اختلاف سنی 3-5، 6 ساله با من دارن، خیلی بیشتر از نسل من به آرایش و مد می‌پرداختن. یادم میاد من گاهی اون هم فقط وقتی مهمونی میخواستم برم یک روژ لب ملایم و یک روژگونه میزدم که کلش ده دقیقه هم طول نمیکشید ولی خواهرم و دختر عموهام که سه سال با من فاصله سنی داشتن برای گردش هر روزه‌شون حداقل روزی یک ساعت رو جلوی آینه صرف می‌کردن.

یک فرق دیگه‌ای هم که توی این نسل دیدم، افزایش توجه به داشتن دوست پسر و به قولی ظاهر رو آراستن برای آنچه که اسمش رو شاید بتونیم دلبری از پسرها بذاریم، بود.

هزینه‌هایی که برای لوازم آرایش و لباس‌های آخرین مدل و آخرین مارک صرف میشد تا بدین صورت بشه توجه پسری رو جلب کرد، چیزی بود که من تو نسل خودم سراغ نداشتم و ندیده بودم.

این اواخر دیگه وقتی تو خیابونهای تهران قدم میزدم و مهارت دخترها رو در آرایش و دلبری میدیدم، بهشون احسنت میگفتم که حتی از گریمورهای و هنرپیشه‌های هالیوودی هم بهتر عمل میکردن.

اینکه چرا نسل من اینقدر درگیر ارایش و دلبری نبود شاید بر میگرده به شرایطی که توش بزرگ شده بود، بچه جنگ بودن و در جو بسیار ایدئولوژیک دهه 60  پرورش یافتن شاید بی تاثیر نبوده باشه. نسل من نهایت سرگرمی غیر مجازی که داشت به دست آوردن نوار ویدیویی فیلم هندی و یا شوهای سالانه لوس آنجلسی بود.

ولی نسل بعد از شاید با خواننده‌های ترک ماهواره و بعدش خواننده‌ها و هنرپیشه‌های غربی همانند سازی می‌کرد، که خوب تفاوت این دو از زمین تا آسمونه.

یادم میاد در دوره‌ای که با بچه های سایت زنان یک سری مطالعات دوره ای داشتیم، یکی از کتابهایی که برای مطالعه انتخاب شده بود، کتاب آرایش، مد و بهره کشی از زنان از اولین رید بود که میخواست بگه این تشویق زنان به زیبا بودن در اصل خوراکی هست برای صنایع آرایشی و در راستای اهداف اون‌ها که خوب از اونجایی که نویسنده کاملا چپ بود از این دید به قضیه نگاه کرده‌ بود.

در اون جلسه بحث های زیادی شد، بعضی ها فکر میکردن که گرایش نسل جدید به آرایش فراوان شاید جوابیه به محدودیت‌های گذشته و اینکه همیشه در طول سال‌های بعد از انقلاب به شدت ترویج ساده لباس پوشیدن و حجاب  شده بود و اینکه زن فقط باید واسه شوهرش آرایش کنه و بدون زینت و زیور بیاد بیرون.

بعضی‌ها هم این رو یک انتخاب شخصی برای هر چه زیباتر نشون دادن و افزایش اعتماد به نفس می‌دونستن و می گفتن زنهای خارجی که کم آرایش میکنن به خاطر اینه که هر جور دلشون میخواد لباش میپوشن، هر جور دلشون میخواد موهاشون افشون میکنن ولی زنهای ایرانی فقط یه قرص صورت واسشون مونده که خیلی طبیعیه سعی کنن زیباش کنن.

برخی هم این رو در راستای تفکرات مرد سالارانه میدونستن که زن‌ها برای جلب توجه مردها آرایش میکنن و  بر اساس همون اصطلاح معروف  خودشون رو «عروسک»  میکنن.

ظاهرا به هر دلیلی که باشه،‌ما هر روز می بینیم که تو ایران گرایش به آرایش بین دخترها بیشتر میشه. من شخصا فکر میکنم  که این همه آرایش بین زنهای ایرانی میتونه نتیجه‌ی همه گزینه‌های گفته شده باشه. یعنی مخلوطی از اعتراض به اونچه که طی 30 سال گذشته خواستن بهش تحمیل کنن، تاثیر شوها و رسانه‌ها غربی و شاید کمی هم عدم داشتن اعتماد به نفس برای ورود به جامعه‌ای که از بچگی بهت یاد دادن که یه دختر باید کاری کنه که مورد پسند واقع بشه، که این پسند واقع شدن شاید تعریفش در نسل من و نسل بعد از من با هم فرق داشت.

۶ نظر:

mitra گفت...

kheyli khub jam bandi karde budi,
va jomleye akhar mahshar bud:

"که این پسند واقع شدن شاید تعریفش در نسل من و نسل بعد از من با هم فرق داشت."

ps. manam hamnasle khodetam

لیلا: مرسی میترا جان، پس کاملا حس میکنی من چی میگم.

محمد جواد شکری گفت...

من فکر می کنم اعتراض نمی تونه زیاد باشه! اگه بشینی باهاشون صحبت کنی کمتر کسی از اونا اعتراض رو دلیله آرایش کردنش میگه! این تغییر در پسر ها هم دیده می شه و البته در غرب هم هست! نسل بومر boomer و نسل بعد از اون در غرب همچین ویژگی هایی داشته! منظور از ویژگی آرایش نیست، منظور بی توجهی به سنن و آداب و رسوم و علاقه به خود

Naghmeh گفت...

adame etemad be nafs, morede pasand vaghe shodan ..., lezat bordam az in sadegi va shivaii

لیلا: مرسی نغمه جان، تو همیشه لطف داری.

کاوه گفت...

اگر فضا آزادتر بشه، این مساله هم کم رنگتر می شه.

آتفه گفت...

نمي‌دانم تو دقيقن از كدام نسل حرف مي‌زني. من دارم از هم سالان خودم مي‌گويم. متولدين بعد از جنگ تحميلي(البته فكر مي‌كنم منظور تو هم همين نسل باشد)مشكل اين نسل ديوانه‌ فقط اين است. نمي‌فهمد! ‌نمي‌خواهند كه بفهمد. نمي‌خواند. نمي‌بيند. نه اينكه نخواهد. نسل من قرباني شده. فقط كافيه يه نگاهي به مدارس،‌به معلم‌ها ، به كتاب‌ها درسي بيندازي. آن وقت مي‌فهمي كه اين نسل،‌اين نسل كوچك،‌چه شد كه نفهميد و كه خواست كه نفهمد.

خیگول گفت...

این تغییرات تنها مختص دخترها نبوده .. من توی پسرها هم می بینم. بلاخره داره این مدلی میشه.. فکر نمی کنی بخاطر رفاهی که داره بیشتر میشه ؟ قدیم ها خیلی چیز های دیگه بود که یه پسر توی خونه جزئی از وظایفش بود که الان نیست /