۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه



خوب به سلامتی و میمنت هم سال اول به پایان رسید و تونستیم از امتحانها و پیپرها روسفید بیرون بیایم.  دو هفته تعطیلات و بعد هم دوباره سر کلاسهای تابستونی. سال پر از چالش و استرسی بود به خصوص ترم اول ولی الان که نگاه میکنم به عقب میبینم که خیلی چیزها یادگرفتم و حتی دیدم نسبت به بعضی از مسائل خیلی عوض شده و مطمئنم این تغییرات ادامه خواهد داشت. همیشه سعی میکنم سیر تغییراتم رو مرور کنم و ببینم چه تفاوتهایی تو زندگیم و نگاهم به وجود اومده. شاید یه سری خصلتهام طی این سالها تغییر نکرده باشه ولی افکارم و نگاهم به دنیا سال به سال عوض شده و خوشحالم که این شجاعت رو داشتم که بعضی نقطه نظرهام رو عوض کنم. هنوز از خودم خیلی توقعات دارم و هنوز به نظرم راه خیلی طولانی دارم که به اون شخص ایده آل خودم نزدیک بشم ولی در حال سعی کردنم. فکر کنم چیزی که این روزها دارم یاد میگیرم اینه که زندگی اصلا ارزش این رو نداره که خودت رو برای مسائل و مشکلات کوچیک آزار بدی و از همه مهمتر خودت رو مجبور به انجام کاری کنی که دوست نداری. و خوبه همیشه کاری کرد که بعدها پشیمون نباشیم که چرا فرصت رو از دست دادیم. خصوصا اینکه فرصت گفتن دوست دارم به کسی که دوستش داری.  من که هیچوقت از دستش نمیدم. 

۱ نظر:

کاوه گفت...

موفق باشید.

لیلا: مرسی.