خوش آمدن یا بد آمدن از یک نفر حق هر کسی است. نمیتوان کسی را مورد محاکمه قرار داد وقتی از کسی خوشش نمی آید یا تیپ و قیافه و کردار یک نفر به دلش نمیشیند. نمیتوان یک نفر را مورد بازخواست قرار داد که تو داری »قضاوت میکنی» که از ریخت کناریت یا مدل موی آن یکی خوشت نمی آید.
احترام گذاشتن و قضاوت نکردن در باره دیگران این نیست که از همه چیزهای دیگران خوشمان بیاید و هر فکر و عقیده و مرام و مدل مو و لباس و غیره را تحسین کنیم به به چه چه کنیم که ما خیلی »روشنفکریم» به نظر من این است که نخواهیم نظرمان را و نگاهمان را به طرف تحمیل کنیم. نخواهیم که او هم حتما مثل ما فکر کند.
و اینکه انتقاد کردن به معنی عدم احترام نیست. اگر بخواهیم از هر انتقادی به عنوان توهین و عدم احترام یاد کنیم که با خودمان رو راست باشیم و بگوییم انتقاد را بگذارید در کوزه آبش را بخورید. از همه چیز باید بشود انتقاد کرد نه اینکه از دولت و مجلس و سیاسیون و روشنفکران انتقاد کنیم ولی همچین که به کسی یا چیزی برسد که ما اسم مقدس رویش گذاشته ایم، نظر دادن و انتقادکردن را تعطیل کنیم. خط قرمز، خط قرمز است، یکی اینورتر میگذارش دیگری آنورتر. نمیتوان ولی ادعا کرد که خط قرمز نداریم و خیلی اوپن ماینددیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر