۱۳۸۵ اسفند ۲۸, دوشنبه

انتظار به پایان رسید...

الان به وقت ایران حدود ساعت 1 . مثل اینکه هنوز در حال ارزیابی وثیقه هان. چرا همه چیز اینقدر کند اونجا؟ پس چرا زودتر ازادشون نمیکنن؟ این انتظارها چقدر کشنده ان. مخصوصا وقتی دستت از همه جا کوتاه باشه.

ساعت 2:

با پرستو تماس گرفتم گفت هنوز جلو دادگاهن. کارهای اداری داره انجام میشه. اگه تا قبل از ساعت 4 همه این کارهای مالی و بانکی تموم شه. اونوقت دستور قاضی و یا یکی از معاوناش برای آزادیشون لازمه. میگه بچه ها هم به هم روحیه میدن. به نظرم این خیلی مهمه.

 ساعت 3:

پرستو: شادی آراد شد. یو هوووووووووو

ساعت 4:

آسیه: هر دو تاشون آزاد شدند.

راستکی دیگه بوی عید اینجا هم میاد.

نسرین عکسهای شادی و محبوبه رو گذاشته. چقدر دلم میخواست اونجا بودم. میدونم کلی خوب بود و خوش میگذشت مثل همیشه.

۳ نظر:

Parisa گفت...

azad shodan :-)))))) boro weblog Vahid Pourostad.man ham az sobh montazer boodam

مجید گفت...

به سلامتی.

علی از کاتوره گفت...

نوروز بر شما مبارک . آرزوی سالی نیکو و پر بار برای شما دوست گرامی دارم.موفق و پیروز باشید.