۱۳۸۶ آبان ۹, چهارشنبه

خوش به حالشون

امروز برنامه بازدید از چند سازمان غیردولتی اینجا رو داشتیم. من بیشتر از اینکه لذت ببرم اعصابم خورد میشد وقتی میدیدم که اینها نه خلاقیتشون از ما بیشتره نه هوششون نه پشتکارشون. فقط اینها فضای بازتری برای انجام کارهای مختلف دارن که از ما دریغ شده. اونها خیلی راحت تر میتونن از سازمان ملل، اتحادیه اروپا و هزار و یک سازمان غیر دولتی در سطح جهان پول بگیرن و توی کشورشون کار کنن. میتونن راحت مقاله بنویسن و از سیاستها انتقاد کنن. فضاهایی دارن که زنهای ایرانی ندارن. که اگه داشتن خیلی کارهای بزرگتری میتونستن انجام بدن. خیلی دلم برای خودمون سوخت که حتی یه اتاق کوچیک هم نداریم که دو ساعت توش جمع شیم حرف بزنیم با هم.

۴ نظر:

مجید گفت...

من هم به این فکر می‌کنم که شاید هوش‌شون و خلاقیت‌شون از ما بیشتر نباشه. اما حداقل این فرهنگ در طول سالیان بین‌شون جا افتاده که اون حداقل‌های تأثیرگذار رو ایجاد کرده. وقتی ما «عرضه» ایجاد اون حداقل‌ها رو نداریم، به نظر من لاف زدن در مورد خلاقیت‌مون و هوش‌مون منتفیه.

کاوه گفت...

کاش گوش شنوا و روح دلسوزی بود.

آرمان قادري گفت...

سلام.من با مطالب شما موافقم.ضمنا من منتظر جواب شما در مورد پيشنهاد تبادل لينك بودم كه خبري نشد.اگر جوابتان منفي است حداقل به علت احترام به نظر من در وبلاگم شما هم نظري بديهيد و بگوييد نه
با آرزوي موفقيت شما در فرنگ و در هر حال و زمان
بدرود

سارا گفت...

سلام لیلا خانم.نوشتنتون زیبا، ساده و دوست داشتنیه.وتقعا خوش به حالشون و خوش به شما که چطوری رفتی تا کجاها.اشکال داره اگه بخوام بدونم چند سالتونه و فعالیتتون رو چطوری شروع کردین و چطوری بورس گرفتین؟ خوشحال می شم جوابمو بدین.