۱۳۸۹ خرداد ۱۰, دوشنبه

گور بابای غرب کرده...

چند بار تا حالا شده که وقتی خواستم موضوعی درباره جنسیت و جنس کار کنم، از بعضی اساتید مطرح این رشته که به دلیل کارهای پست کلنیالیشون مطرح هستند، شنیدم که «فکر میکنی این مشکلات و موضوعاتی که تو داری دربارش حرف میزنی توی آمریکا اتفاق نمیفته؟» و یا برن بالای منبر و از نگاه انتقادی به آمریکا و سیاستها و .. حرف بزنن. نمیگم با همه حرفاشون مخالفم. ولی واقعا قیاسها  بعضی وقتها قیاس مع الفارقه  مثلا در یک مورد طرف گفته در آمریکا روزنامه های به قولی «چپ» و یا مخالف سیاستهای آمریکا به دلیل قدرت داشتن  و پروپاگاندای قوی سازمانهای رسانه ای بزرگ ، مخاطبین بسیار بسیار کم دارن  و این رو مقایسه کرده با «محدودیت های» روزنامه نگاری و روزنامه نگاران در ایران! بحث من هم  البته اصلا مقایسه نیست. بحث اصلیه من اینه که در همه کشورهای دنیا  ( چه جهان اولی چه سومی چه هر جهانی) هم اتفاقات هولناک میفته و ناعدالتی و بدبختی های جور وا جور وجود داره، ولی حالا چون که کشورها «پیشرفته» هم این طورن و وضعشون عالی نیست من باید درباره بدبختیهای کشورم سکوت کنم؟ کی گفته من باید خودم رو هر روز با غرب مقایسه کنم ( اون هم موارد منفی غرب) و بگم اینها وقتی اینها هم همین مشکلات رو دارن پس حالا چه وقتشه از ایران گفت؟ اگه این نوع مقایسه خودش یک مقایسه اورینتالیستی  ( اصطلاح  رایج) نیست پس چیه؟  در اصل  مدل جدیده همون جملات اورینتالیستی سابقه که «کشورهای پیشرفته » هم همینطورن چه بر سه « به کشورهای جهان سومی و حالا بذار اینها حل بشه مشکلاتشون بعدش نوبت به بقیه جاهای دنیا هم میرسه« مثال دیگه این قضیه سر ریختن ملت تو خیابون بود در یکسال گذشته که خیلی از همین آدمها گفتن آمریکا اینها رو تحریک کرده و دست آمریکا تو کاره.  که باز هم  به نظر من  یعنی اینکه « اینها که نمیدونن آزادی و دموکراسی اینها چیه، حالا که دارن دربارش حرف میزنن حتما دست یک کشوری و قدرتی در کاره که بهتر این چیزها رو میدونه». بعضی وقتها  واقعا دوست دارم برگردم بهشون بگم  بابا  گور بابای غرب و آمریکا و هر جای دیگه کرده، من واسم مهمه که مملکتم بهتر از اینی که هست بشه. یه روزی باشه مردمم نفس بکشن. شما میخواهید هر چی اسمش رو بذارید.

هیچ نظری موجود نیست: