نسل قبل از خودمان یعنی پدر و مادرهایمان را که میبینم برایم همیشه این سوال است که چرا پدرها با تکنولوژی زودتر اخت میشوند تا مادرها. اینترنت و ای میل که به خانه مان آمد پدرم زودتر شروع به استفاده از این نوآوری جدید کرد و گویا خوشحالتر از کشف آن بود تا مادرم.
مادرم مدتها طول کشید تا برای خود ایمیلی ثبت کرد و هنوز هم بیشتر مواقع فراموش میکند که آن را چک کند. فقط یکبار آنهم برای مدت کوتاهی از مسنجرش استفاده کرد، آن هم برای ارتباط با من در آن سر دنیا بود، چون همیشه پدرم در دسترس نبود، در غیر این صورت هیچ نیازی به مسنجر نداشت.البته مادرم ظاهرا هیچ علاقه ای هم به هیچ نوع ارتباط اینترنتی ندارد.
پدرم و علاوه بر او مردهای دیگر فامیل را هم میبینم که بیشتر از مسنجر و ای میل استفاده میکنند. بدشان نمی آید بنشینند پای مسنجرشان تا با پسرعمه ای که سالها فاصله مکانی مانع دیدارشان شده گپی بزنند و یا با پسر عمویی که در ینگه دنیاست.
اگر این موضوع درست باشد که زنها بیشتر از مردها به ایجاد ارتباط علاقه دارند میبایست مادر من ویا خاله ها و کلا زنان دوروبرم هم بیشتر علاقه به استفاده از این نوع مدل جدید ارتباطی نشان دهند. مشکل کمبود زمان را خیلی قبول ندارم چون میبینم هر دو، پدر و مادرم، به یک اندازه زمان خالی دارند.
شاید نوع وسیله ارتباطی هم در این انتخاب مهم است. یعنی ارتباط نوشتاری مانند نوشتن ای میل خیلی جذاب نیست در مقایسه با ارتباط گفتاری مانند صحبت با تلفن.
خلاصه به نظرم موضوع جالبی است برای فکر کردن. شاید ارتباطاتیها ( که فکر کردم با گرفتن لیسانسش یک چیزی حالیمان خواهد شد میدانم ولی حالا فهمیدم نه) یا روانشناسها و یا جامعه شناسها نظری داشته باشند.
۲ نظر:
جدی جالبه ها!!! در ضمن کوشی تا برات کیک و شمع بیاریم...دلم خیلی برات تنگ شده.
لیلا: سلام نازی جونم، من که همین ورام. آماده ام واسه کیک ولی شمع رو چون تعدادش زیاده و شاید آتش سوزی شه میتونیم بی خیال شیم. بوس.
تو خونه ما هم پدرم از پدیده های جدید استقبال بهتری می کنه. مثلا کار با موبایل رو خیلی دنبالش بود و سریعتر از مادرم یاد گرفت. من هم حس می کنم این بحث بیش از اونچه که جنسیتی باشه شخصیتیه.
ارسال یک نظر