۱۳۸۸ فروردین ۳۱, دوشنبه

ترجمه متون علوم انسانی

اصولا خوندن جودیت باتلر کار ساده‌ای نیست حتی برای اونهایی که زبون اولیشون انگلیسیه چه برسه به ماهایی که تازه داریم با انگلیسی به طور جدی سرو کله میزنیم. کتاب جندر ترابل ( نمیدونم میشه ترجمه اش کرد به دردسر جنسیت یا نه) رو من ترم گذشته مجبور بودم بخونم و درباره اش یه پیپر بنویسم.

برای خوندن و فهمیدن درست 30 صفحه اول کتاب من سه روز وقت گذاشتم تا درست بفهممش. وقتی دیدم بعضی جمله هاش  فهمیدنش سخته سعی کردم ببینم ترجمه ای از فارسی در اینترنت پیدا میشه یا نه. تا شاید کار رو آسونتر کنه.  نیتجه گشت و گذارها این کتاب بود. شروع کردم به خوندنش. علاوه بر انتخاب کلمات نامناسب برای معادل انگلیسی کلمات اینقدر جمله بندی ثقیل بود که بعد از خواندن چند صفحه متوجه شدم که متن انگلیسی برام قابل فهمتر تا متن فارسی.

بعدها همینطور چندبار چند کتاب ترجمه به خصوص متون فلسفی رو دیدم و باز هم به نظرم اومد که ترجمه ها در خیلی از موارد زبان سختتری از کتاب  اصلی دارن و در خیلی موارد کلماتی استفاده میکنن که ظاهرا ساخته مترجم در همون زمانه. من نمیدونم آیا این روش ترجمه در بلند مدت به نفع انتقال دانش به زبان فارسیه یا برعکس به جایی منتهی میشه که افراد ترجیح میدن یا بیخیال خوندن بشن یا در صورتی که خیلی مشتاق باشن به زبان اصلی بخونن. از اونجایی که خوندن به زبان انگلیسی بین اساتید دانشگاه هم خیلی باب نیست چه برسه به دانشجو من فکر میکنم اگه یه بازنگری در ترجمه متون علمی به خصوص علوم انسانی صورت نگیره نتیجه اش عدم انتقال به روز دانش خواهد بود. یعنی وضعیتی که تقریبا الان وجود داره.

۱ نظر:

مریم گفت...

"ثقیل" البته!
لیلا: مرسی از تذکرتون. تصحیحش کردم.