۱۳۹۰ مهر ۶, چهارشنبه

برای یازده سالگیمان...

شمردن سالهای دوری غمگینت میکند. شمردن سالهای زندان نابودت. ولی با  بعضی از شمردنها دلت غنج میرود. ذوق میکنی. امروز که میشمردم یازده سال شده بود. یازده سال که با هم ماندیم و با هم خندیدیم و با هم این راه را آمدیم یا آرام ارام یا دوان دوان ولی همپای هم. خوشحالم که با اینکه مسیر طولانی بود ولی هیچکدوممون تردید نکردیم و اومدیم.  یازده سالگیمان مبارک.

هیچ نظری موجود نیست: