۱۳۸۹ اسفند ۱, یکشنبه

مادران عزادارِ، حضوری برازنده در جامعه...

چرا هیچ جا خبر از پدران عزادار نیست؟ چرا در نسخه‌های مختلف از ایرانی بگیر تا آرژانتینی مادران عزادار وجود دارند که عکسهای فرزندانشون رو مثل پرچم هویتشون همه جا باخودشون حمل میکنند؟ پدران عزادار نیستند؟ یا اینکه باز هم همان کلیشه همیشگی مادران غمزده است یا زنانی که احساساتی ترند؟ داستان همیشگی احساسات مادرانه است؟ یا دیدن یک مادر عزادار بیشتر دل را میسوزاند تا پدر؟
یا اینکه زنان و در اینجا مادران از هویت جدید و نقش سیاسی و اجتماعی که جامعه برایشان مجاز شمرده و حتی تقدیر میکند سود میبرند؟ نقشی که به هیچ صورت دیگری ممکن نبود مورد احترام همگانی قرار گیرد.
جامعه هیچ گاه زنان را در نقشهایی خارج از مادری و خواهری و همسری ارج میگذارد؟ آیا خواسته یک زن برای رسیدن به برابری و آزادی میتواند هیچ گاه با خواسته مادری که فرزند از دست داده‌اش به هویت یک جنبش بدل شده برابری کند؟ مادران عزادار به سمبل عزا بدل شده‌اند چون هیچ کس مصیبت زده تر از یک زن فرزند از دست داده نمیتواند نماد تراژدی باشد که به یک ملت رفته است. و زنان در این نقش از هیچ گونه الگوی از پیش تعیین شده برای زن تخطی نمیکنند. «مادری برازنده ترین نقش اجتماعی) و در این مورد خاص( سیاسی برای زن است«