۱۳۹۰ فروردین ۷, یکشنبه

برای ایمان العبیدی...

فیلم ویدیوی زن لیبیایی را میبینم. عصبانیم میکند. عصبانیم میکند چونک فریادهایش را هموطنانش نمیشوند.  ۱۵ سرباز دولت قذافی به او تجاوز کرده‌اند و او فرار کرده سعی میکند فریادرسی پیدا کند ولی واکنش هموطنانش  چیزی نیست جز اینکه  خائن صدایش کنند.  و از شرف و آبرویشان بترسند که این زن دارد به باد میدهد. این میان  چیزی که برای این مردان و زنان لیبیایی مهم  نیست  زجر و مصیبتی است که بر ایمان العبیدی رفته است و مهم  شرف کشور است که این زن دارد خدشه دار  میکند. هنوز ناموسی که بی عفت شده را ترجیح میدهند سر به نیست کنند. مورد تجاوز واقع شدن هم نوعی بی عفتی است. بایداز برابر دوربینها و بخوانید چشمانی که میبینند و گوشهایی که میشوند دورش کرد.  این داستان نباید دیده شود یا شنیده شود. کاش سر به مهر میماند. مردان لیبیایی او را بر روی زمین میکشند در حالیکه فریاد میزند. جلوی دهنش را میگیرند. پارچه سیاه بر سرش میاندازند.  باید ساکتش کنند به هر طریق ممکن. باید پنهانش کنند.  محوش  کنند.  حضورش شرافت یک کشور را خدشه دار میکند. مورد ایمان العبیدی بهترین موردی است که  نشان میدهد که زنان چگونه اولین قربانیان طرفداران گفتمان شرف و ناموس و وطنند. 

*درباره بحثهای احتمالی درخصوص سواستفاده رسانه‌های غربی هم میدانم به اندازه کافی هم شنیده‌ام. در این جا تنها موضوع مورد اهمیت برای من زنی است که مورد تجاوز واقع شده و فریادرسی نیست که به دادش برسد. برای من مهم مردان و زنانی لیبیایی ‌اند که حاضرند به اسم حفظ آبرو، ناموس و شرف یک زن را خفه کنند. برای من مصیبت یک انسان مهمتر است از بحثهای انتلکتوالی در خصوص نقش غرب و امریکا در خاورمیانه است در این مورد خاص.